به اتمام رسیدنه ماهه پنج وخوشمزگی های آقا ایلیا
جوجو خوشمله من تازه پنج ماهش تموم شده و وارده ماهه شیش شده از شیرینکاری هات بگم که مامان و بابارو حسابی دیوانه کردی بس که شیطونی ماشاله....از اون ماه که غلت زدن و یاد گرفتی پدره مامانو درآوردی...الان که حسابی راه افتادی و خودت تند تند غلت میزنی و دستتم خودت از زیرت در میاری.چند روز پیش که تو روروئک نشسته بودی و مامان داشت نماز میخوند(میدونی که نشسته نماز میخونم.هنوز زانوهام ورم ودرد داره) دستتو دراز کردی از رومیز تسبیح و مهره مامان و برداشتی مهرمو که انداختی زمین تسبیحمو انداختی به سوویچه روروئکت ومحکم کشیدی و ....بههههله پارش کردی...تا من نمازم تموم بشه همشو ریخته بودی زمین.نگران بودم نخورده باشی که شکر خدا زود نمازم تموم...
نویسنده :
مامان مرجان
14:21